رویاهای کودکیام را برای بچهها اجرا میکنم
برای گفتوگو با عمو پورنگ و امیرمحمد به استودیوی سیما فیلم در خیابان پاسداران رفتم. همان جایی که صدای هورای بچهها از شادی دیدار با عمو پورنگ به آسمان میرفت.
گفتوگو در یکی از روزهای بلند ماه رمضان در حالی
انجام شد که عمو پورنگ و امیرمحمد مشغول گریم برای اجرای زنده برنامه «هزار
و شصت و شونزده» بودند. عمو پورنگ را همه ما به پرشوری و بانشاطی
میشناسیم.
یک مجری دوست داشتنی خستگیناپذیر که همکاری به نام امیرمحمد دارد که با
استعداد و بازیگوش است. این دو، دنیای بچهها را زیباتر میکنند. آنها در
پشت صحنه کارشان هم، شادند و با انرژی، طوری که با ورود به استودیوی
رنگارنگ به آدم القا میشود بچه است و تا میتواند باید بچگی کند.
در استودیو همه چیز رنگ کودکی داشت. با دیدن عمو پورنگ و امیرمحمد یاد این
جمله چارلی چاپلین میافتم که گفت: من اگر پیامبر بودم، رسالتم شادمانی
بود و معجزهام خنداندن کودکان…